Wednesday, April 7, 2010

ديدار بهار، در قيامت باشد

  پس از خواندن سخنان اخير ميرحسين موسوي درباب ”عقل جمعي“ !! و ضرورت ”بازگشت به روش و سلوک امام راحل“!! (يعني اولين ولي فقيه دژخيم)  ، رباعي زير تقرير شد و سپس پنج رباعي ديگر به آن پيوست. اين رباعيات شش گانه را خطاب به ميرحسين موسوي در زير مي خوانيد:
1
سبز تو اگر سبز سيادت باشد
ديدار بهار، در قيامت باشد
اين بت که تو از امام خود ساخته اي
اسباب ِ اسارت و قيادت باشد
*
اين رباعي ها هم در ادامه رباعي بالا روي سخن با ميرحسين موسوي دارند :
2
عقلي که تو عقل جمعي اش مي خواني
در فضل و کرامتش سخن مي راني
عقلي ست که از امام راحل باقي ست
درخدمت جهل و کشتن و ويراني
3
اين عقل که عقل جمعي اش مي داني
خوش بر در قلعه اش کني درباني
ميراث ز شيخ ِ نوري آمد به امام
از مرقد بهبهاني و کاشاني
4
زين عقل که عقل جمعي اش خواندي تو
درحسن و کمال او سخن راندي تو
بت ساختي از امام و زين بت سازي
بي عقلي خويش را نماياندي تو
5
با ملايان ز عقل جمعي گفتن
کاري ست چو خواب ديو را آشفتن
در مغز تهي نشان ِ حکمت ديدن
وز جاروي جهل ، راه دانش رُفتن
6
اين عقل که عقل جمعي اش دادي نام
ديريست که جهل راست در استخدام
عقلي ست که اقتصاد او مال خر است
در آخور اهل دين به دستور امام

No comments:

Post a Comment